موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان تماشای بهار
از زرتـشت سئوال کردند:
زندگی خود را بر چند اصل استوار کردی؟ فرمودند: دانستم کار مرا ديگری انجام نمی دهد، پس تلاش کردم دانستم که خدا مرا می بيند، پس حيا کردم دانستم رزق مرا ديگری نمی خورد، پس آرام شدم دانستم پايان کارم مرگ است، پس مهيا شدم چهار شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, :: 18:0 :: نويسنده : mostafa
اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد صدای آب هرگز زیبا نخواهد بود .................. ادامه مطلب ...
روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد
پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟ عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:… ۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت. ۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد. در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم سه شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, :: 8:0 :: نويسنده : mostafa
سه شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, :: 7:55 :: نويسنده : mostafa
کسانی که به طرف عقربهای ساعت امضاء میكنند انسانهای منطقی هستند*.
كسانی كه بر عكس عقربههای ساعت امضاء میكنند دیر منطق را قبول میكنند و بیشتر غیر منطقی هستند*.
کسانی كه از خطوط عمودی استفاده میكنند لجاجت و پافشاری در امور دارند*.
كسانی كه از خطوط افقی استفاده میكنند انسانهای منظم هستند*.
كسانی كه با فشار امضاء میكنند در كودكی سختی كشیدهاند*.
كسانی كه پیچیده امضاء میكنند شکاك هستند*.
كسانی كه در امضای خود اسم و فامیل مینویسند خودشان را در فامیل برتر میدانند*.
كسانی كه در امضای خود فامیل مینویسند دارای منزلت هستند*.
كسانی كه اسمشان را مینویسند و روی اسمشان خط میزنند شخصیت خود را نشناختهاند*.
كسانی كه به حالت دایره و بیضی امضاء میكنند، كسانی هستند كه میخواهند به قله برسند*
**********************************************************************************************************
سه شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, :: 7:20 :: نويسنده : mostafa
من از چرخش الکترون ها به دور هسته آموختم که کل جهان به دور مرکز هستی می چرخد و از حرکت پیوسته ذرات چه ارتعاشی چه انتقالی یا دورانی که ثبات و سکون در آفرینش راه ندارد و پیوسته در مسیر تغییر و تحول و تکامل هستیم.
از شیمی آموختم که هر چه فاصله ما از مرکز افرینش وخالق هستی بیشتر باشد ما و نیستی ما آسانتر خواهد بود همانطوری که جدا کردن الکترون از دورترین لایه اتم آسانتر است.
از تلاش ذرات بی شعور برای پایدار شدن متعجب شدم و دریافتم که شعوری والا و اندیشه ای برتر در پس پرده هدایت گر نقش ها و طرح هاست از پیوند اتم ها برای پایدارشدن دریافتم که اتحاد در مرز پایداری است و از گازهای نجیب کامل شدن را رمز پایداری یافتم.
از بحث واکنشهای چند مرحله ای و زنجیری آموختم که ما ذره های حد واسط مراحل زندگی هستیم که در یک مرحله واکنش متولد می شویم و در واکنشی دیگر می میریم و هدف آفرینش و خلقت فراتر از تولید و مصرف ماست.
از بحث تعادل های شیمیایی و واکنشهای برگشت پذیر آموختم که جهان تعادلی است پویا و دینامیک که گرچه در ظاهر خواص ماکروسکوپی ثابت و یا متغییری دارد اما در درون در تکاپو و فعال است ... و از شیمی آموختم که از دست دادن فرصت ها واکنش های برگشت ناپذیری هستند که تکرار انها میسر نخواهد بود.
از شبکه بلور جامد های یونی آموختم که با وجود تضادها می توان چنان گرد هم آمد و پیوستگی ایجاد کرد که شبکه ای مقاوم در مقابل دماهای ذوب بالا بوجود آید..
پنج شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, :: 7:2 :: نويسنده : mostafa
یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:, :: 1:26 :: نويسنده : mostafa
صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() ![]() |